بازاریابی اینترنتی - پیچ و خم در مه؟

بازاریابی اینترنتی ، بازاریابی وب سایت ، آن را به آنچه می خواهید بنامید ، می تواند کمی شبیه به پیچ و خم باشد. شما یک مسیر را شارژ می کنید .... بن بست. شخصی شما را با یک پوزخند بزرگ روی صورت خود از مسیر دیگری به پایین می فرستد .... یک بن بست دیگر. مسیر دیگر امیدوار کننده به نظر می رسد .... تا زمانی که از بین نرود و به بن بست دیگری برسید. شما نمی توانید با نگاه کردن به پرچین تقلب کنید ، حدود 20 فوت ارتفاع دارد! یک نردبان بزرگ است تا بتوانید منظره ای فوق العاده بدست آورید؟ نه ، همه آنها پنهان شده اند. هیچ کس روی کره زمین باقی نمانده است! به جز آنهایی که در طاق های گوروس اینترنت هستند ، شما گمان می کنید.

بنابراین ، شما به اطراف این پیچ و خم ادامه می دهید ، و در هر نوبت تبلیغاتی وجود دارد ، در مورد خود پیچ ​​و خم ، به شما می گوید در مورد کدام راه بروید. برنامه هایی از پیچ و خم که اگر دنبال کنید ، ممکن است شما را نیمی از راه دور کند ، فقط برای پیدا کردن شما نیاز به برنامه دیگری برای داشتن بقیه راه دارید. پس شما چه می کنید؟ در مورد این پیچ و خم بدون کمک خود ادامه دهید؟ یا استراتژی دیگری بخرید؟ شما یک برنامه دیگر از پیچ و خم دریافت می کنید ، و می بینید ، در مکانی در نزدیکی خروجی به نور روز واقعی (شما اعتقاد دارید) در یک مکان در نزدیکی خروجی باد می کنید ، اما چگونه می توانید چند نوبت آخر صحیح را بدست آورید؟ به هر حال ، شاید بعد از همه نزدیک به خروج نباشید؟ شما ممکن است در سمت دور پیچ و خم از خروجی قرار بگیرید. آشنا بنظر رسیدن؟

اگر برای هر مدت زمان تحقیق در مورد شبکه از دیدگاه کسب و کار را انجام داده اید ، احتمالاً کشف کرده اید که بخش اعظم این تبلیغات ، بازاریابی ، همه چیز در مورد .... بازاریابی اینترنتی است. این تا حدی به همین دلیل است که می تواند مانند پیچ ​​و خم به نظر برسد. اگر مطمئن نیستید که برای تبلیغ سایت خود یا کالاهای موجود در آن چه کاری کار می کند ، چگونه می توانید بدانید که کدام اطلاعات را نیز گوش دهید ، کدام یک "ارائه" می دهد؟

چرا بازاریابی اینترنتی چنین پیچ و خم است؟

ارتقاء موضوعی است که من چندین سال به آن علاقه مندم ، مدتها قبل از اینکه در اوایل دهه 90 در یک تجارت مرتبط با تبلیغات شریک باشم. سپس ، بازاریابی دنیای نسبتاً پایدار بود. جدیدترین "تغییر" از هر اهمیت ، تلویزیون بود و تبلیغات تلویزیونی طی چند دهه به طور پیوسته تکامل یافته بود. براق ، پر زرق و برق و .... بسیار گران قیمت بود. این برای آژانس های تبلیغاتی بزرگ بسیار عالی بود و آنها تبلیغ کنندگان بزرگ را با بودجه عظیمی برای تبلیغات تلویزیونی تعقیب کردند. آنها بخش های خلاقانه خود را برای فکر کردن به تبلیغات تلویزیونی به یاد ماندنی ، که اغلب به یاد ماندنی است و نه به بازار عرضه می شود ، و خریداران رسانه ای آنها برای خرید زمان در کانال های تلویزیونی تجاری بودند.

این زرق و برق در تلویزیون بود ، اما هر سازمان و هر آژانس بر روی ترکیب بازاریابی فعالیت می کردند: تبلیغات رادیویی ، تبلیغات فروش ، تبلیغات مجله براق ، تبلیغات روزنامه ، تبلیغات تجاری ، نامه مستقیم .... همه نقش خود را بازی کردند. این همه چیز مشترکی با هم داشتند: آنها برای مدت طولانی وجود داشتند. بازاریابی یک تجارت پایدار بود ، نه از نظر اقتصادی ، بلکه در "ترفندهای تجارت". چند تغییر جزئی در اینجا و آنجا وجود داشت ، اما اساساً ، صنعت تبلیغات روشهای پذیرفته شده ، به خوبی ضبط شده خود را برای انجام کارها داشت. سطح مهارت به طور طبیعی متفاوت بود ، و این جایی است که رقابت بین آژانس ها و بین بنگاه ها در همان صنایع رخ می داد. نکته این است که ، با این حال ، همه در اصل پایدار بود. خوب یا بد ، ثابت بود.

سپس در کنار شبکه جهانی به همراه آمد. در اواسط دهه 90 درگیر تبلیغات بود ، برای من مشهود بود که این پتانسیل کاملاً بسیار زیاد بوده است. مأموریت ذهن. نشان دادن آن دشوار بود ، زیرا نرخ ها به طرز دردناکی کند بودند. شما سعی می کنید کسی را بیش از یک فنجان چای یا قهوه نشان دهید و در حالی که صفحه بعد بارگیری می شد ، نوشیدنی را تمام می کنید. در 5 دهه بازگشت. انجام دادند. با انتقام

خود در آن زمان به جهش و مرزها رسید. از نظر فنی به سرعت توسعه یافت. شرکت ها متوجه شدند که "آنها" باید حضور آنلاین داشته باشند. چرا؟ خوب ، غالباً به این دلیل که رقیب آنها این کار را می کرد ، یا به این دلیل که آنها معتقد بودند که باید قبل از رقیب خود انجام دهند. آنها در حال غواصی بودند ، تقریباً نابینا بودند. آنها نمی دانستند چه می شوند. بازارهای سهام که روی آن چیزی بزرگ بود که در آن قرار داشت ، در این زمینه قرار داشت ، بنابراین سهام .com به سطوح بیشتر مورد توجه قرار می گرفت. سهام شرکتهای بدون ماده به طور معمول.

من در این روزها به طور روزانه سهام را تجارت می کردم و هرگز یک تجارت مرتبط با اینترنت را لمس نکردم. من هر بار که می دیدم مبلغ مالی یک ضبط شده .com را می دیدم. قیمت سهام غالباً از استراتوسفر بود در حالی که گردش مالی ناچیز بود و در آن زمان و آینده وجود ندارد. فروشندگان در بورس اوراق بهادار لندن و وال استریت نمی دانستند. شبکه جدید بود ، هیچ سابقه ای برای ادامه وجود نداشت. آنها به سادگی نفهمیدند. آنها هیجان زده بودند و دیگران نیز بودند. خرید ناخوشایند بود. این تصادف اجتناب ناپذیر است.

شرکت ها در سراسر جهان در حال درک بودند ، با این حال ، آنها باید حضور اینترنتی داشته باشند. بنگاهها ادارات تبلیغاتی و/یا آژانس های تبلیغاتی داشتند. بنابراین آنها همچنین مجبور شدند با موج جزر و مد پیش بینی آنلاین همراه شوند. آنها چه کردند؟ آنها در این روزها از الگوهای پذیرفته شده برای ارتقاء پیروی کردند. تبلیغات تلویزیونی. تبلیغات رادیویی. تبلیغات بزرگ روزنامه.

هزینه های غول پیکر این روش ها هیچ ارتباطی با امکان درآمد اضافی برای درآمد ندارد. آنها معمولاً پول را به پایین تخلیه می کردند. چرا؟ آنها به سادگی نمی دانستند!

این شبکه انقلابی در ارتباطات بوده است. با این حال ، صنعت تبلیغات انقلابی نداشته است ، در باقیمانده ترکیب بازاریابی بیش از حد مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود تا متوجه شود که واقعاً در اینجا اتفاق می افتد. چاپخانه انقلابی در ارتباطات بود ، اما چندین سال طول کشید تا نفوذ خود را گسترش دهد. رادیو انقلابی در ارتباطات بود. به طور مشابه تلویزیون؟ به همین ترتیب.

شبکه جهانی وب بیشتر شبیه یک انفجار بوده است و به دنبال انفجار ، مدتی طول می کشد تا گرد و غبار حل شود. این یکی از دلایل پیچ و خم بازاریابی آنلاین است. گرد و غبار هنوز در حال حل و فصل است. هنوز نمی توانید از طریق گرد و غبار ببینید. بیشتر از یک پیچ و خم من فکر می کنم! نه ، پیچ و خم در یک مه!.